سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

قصیده مدحیه

آه از گردش ایام و کم و بسیارش

تُف به چرخ فلک و دایره پرگارش

سرنگون باد فلک، زان که در آفاقِ هنر

واژگون بود همه سابقه رفتارش

تُف و نفرین مکن، آغاز و قصیده ست بگو :

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

نشد، این نیست سخن، دلخورم از عالمِ دون

که شده زیر و زبر، زیر و بمِ کردارش

شهرِ هرت است هنر طنز شده شهرِ شلوغ

گم شود در دل این شهر شتر با بارش

گویِ اقبال به چوگان مزخرف گویی ست

طنز افتاده به بیچارگی از لیچارش

نیست دیوار که چون دامن طنازان است

طنزِ بیچاره که کوتاه شده دیوارش

طنز آن کاخ رفیع است که سعدی و عبید

بوده اند از سخن فاخر خود معمارش

طنز میدان هماورد یلان سخن است

دهخداها و صلاحی ها میدان دارش

نام شان زمزمه روز و شبِ رندان باد

رند آن است که رندانه بود اطوارش

 

 





برچسب ها : چرت و پرت  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 1377
    بازدید دیروز : 20
    کل بازدید : 923132
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 2:9 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات